حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۴ Saturday, 22 November , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 70 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 1 تعداد دیدگاهها : 3×
قلم در عصر خاکستر / از عرش خبر تا فرش فراموشی
  • 20/05/1404 ساعت: ۱۵:۴۶
  • شناسه : 652
    8
    در روزگاری که خبرها در سیل شبکه‌های اجتماعی گم می‌شوند و قلم روزنامه‌نگاران به جای جوهر، خاک می‌نویسد، علی کرمی در یادداشتی از آرمان‌های ازدست‌رفته‌ی روزنامه‌نگاری سخن می‌گوید؛ جایی که نوشتن، میان محدودیت‌ها و بی‌تفاوتی‌ها، فریادی است برای فردا.
    ارسال توسط : نویسنده : علی کرمی
    پ
    پ

    #یادداشت | علی کرمی، خبرنگار و فعال رسانه‌ای:

    در روزگاری که خبرها مثل باد می‌آیند و می‌روند، قلم خبرنگارها انگار به جای جوهر، خاک می‌نویسد. روزی بود که هر خط نوشته، فریادی بود در سکوت، نوری بود در تاریکی. اما حالا، در این هیاهوی بی‌پایان شبکه‌های مجازی و سیل بی‌امان اطلاعات، نوشتن چه سود؟ انگار خبرنگارها مسافران کشتی شکسته‌ای هستند که در طوفان توییت‌ها و استوری‌ها، پارو می‌زنند بی‌آنکه ساحل را ببینند.

    خبرنگاری زمانی حرفه‌ای بود که قلب تپنده جامعه را به گوش همه می‌رساند. حالا اما، خبرها پیش از آنکه قلم به کاغذ برسد، در تلگرام و توییتر دفن می‌شوند. یک روز گرانی بنزین، روز دیگر قطعی برق، و فردایش فاجعه‌ای دیگر؛ همه در چند خط تایپ‌شده خلاصه می‌شوند و بعد، مثل برگی در باد، گم. خبرنگار می‌نویسد، عرق می‌ریزد، جان می‌کند تا حقیقتی را بکاود، اما مخاطبش در میان انبوه نوتیفیکیشن‌ها، فقط لایک می‌زند و رد می‌شود.

    سخت‌تر آنجاست که محدودیت‌ها راه نفس قلم را تنگ می‌کنند. این روزها، نوشتن از درد مردم، یا فریاد می‌خواهد یا سکوت. اولی خطر دارد و دومی بیهودگی. چه مانده برای قلم جز تکرار مکررات؟ خبرها دیگر افشا نمی‌کنند، فقط یادآوری می‌کنند که دیروز هم مثل امروز بود و شاید فردا هم همین است. کلیک‌ها جای تفکر را گرفته‌اند و لایک‌ها جای تأمل را. در این بازار مکاره، خبرنگار یا باید دلقک شود یا عارف گوشه‌نشین؛ یا باید با تیترهای زرد برقصد یا در سکوت، قلمش را بشکند.

    شاید نوشتن در این روزها بیهوده به نظر بیاید، اما بیهودگی‌اش هم نوعی فریاد است. قلم، حتی اگر خاکستر بشود، روزی دوباره آتش می‌گیرد. خبرنگارها شاید امروز در سایه فراموشی پارو بزنند، ولی همین خطوط خاک‌آلود، ردپایی‌اند برای فردا. پس می‌نویسیم، نه برای لایک، نه برای دیده شدن، بلکه برای اینکه بگوییم بودیم، دیدیم، و سکوت نکردیم. شاید این تنها کاری باشد که از قلم برمی‌آید: سوختن، اما خاموش نشدن.

    انتهای پیام/

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.