یادداشت | علی کرمی، خبرنگار و فعال رسانهای:
دهلران، شهری با ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراوان، سالهاست درگیر مشکلاتی است که بیشتر شبیه یک شوخی تلخاند تا واقعیت روزمره. از پروژههای نیمهکاره فاضلاب و جادههای خاکی روستاها گرفته تا نبود امکانات ورزشی و تفریحی برای جوانان. نتیجه؟ جوانانی که به جای رفتن به سینما، زمین فوتبال، سالن ورزشی یا حتی یک پارک درستوحسابی، خیابانهای تاریک شبانه را به پیست موتورسواری تبدیل کردهاند.
این صحنهها را همه دیدهایم: موتورسواران نوجوان، اغلب دانشآموز، بدون کلاه ایمنی، با سرعتی که بیشتر شبیه تمرین برای مسابقات مرگ است تا تفریح. صدای اگزوزها، لرزش شیشه خانهها و اضطراب رانندگانی که نمیدانند کدام موتورسوار قرار است از جلویشان سبقت بگیرد. اینجا دیگر بحث «هیجان جوانی» نیست؛ این یک بحران اجتماعی است که از دل محرومیت و بیتوجهی بیرون زده.
دهلران هنوز درگیر مشکلات اولیه مثل آب آشامیدنی، جاده آسفالت و مدارس فرسوده است. وقتی اولویتها اینقدر ابتداییاند، چه کسی به فکر زمین اسکیت یا باشگاه ورزشی خواهد بود؟
این تفریح اجباری هزینه دارد. هر شب، دهها دانشآموز جان خود را در قمار سرعت میگذارند. صدای موتورها و حرکات خطرناک، آرامش شهروندان و امنیت رانندگان را مختل میکند و وقتی این رفتارها بدون برخورد جدی ادامه یابد، نسل جدید یاد میگیرد که قانون، چیزی برای نادیده گرفتن است.
راستی تکلیف نوجوان هایی که توانایی خرید موتور سیکلت ندارند چه میشود؟ آنها چطور اوقات خود را در این شهر مملو از محرومیت سپری میکنند؟
بهتر است از همین حالا چند کار کوچک انجام دهیم:
– مدارس و خانوادهها باید این موضوع را جدی بگیرند، نه اینکه با جمله «بچهست، بذار خوش باشه» از کنارش رد شوند.
– پلیس و شهرداری میتوانند با برنامههای فرهنگی و حتی مسابقات کنترلشده در محیطهای امن، بخشی از این انرژی را هدایت کنند.
– مهمتر از همه، مسئولان باید بپذیرند که «تفریح» یک نیاز لوکس نیست؛ آدمی در کنار آب و نان به تفریح هم نیازمند است که شاید بتواند برای چند دقیقه هم که شده قیمت دلار و طلا و مسکن را فراموش کند.
دهلران اگر امروز به فکر جوانهایش نباشد، فردا باید هزینههای سنگینتری بپردازد. آن وقت دیگر نه صدای موتور، که صدای آمبولانس است که شبهای شهر را پر میکند.
انتهای پیام/





ثبت دیدگاه