یادداشت؛
سیدآرمین حسینی؛گسترش فرهنگهای جدید و تکامل سریع فناوری و ارتباطات در دهههای اخیر، تغییرات چشمگیری در جوامع بشری به وجود آورده است. یکی از این تغییرات، شکاف نسلی نامیده میشود که به معنای وجود تفاوتهای قابل مشاهده و ژرف میان نسلهای مختلف از لحاظ ارزشها، نگرشها و سبکهای زندگی است. این شکاف نسلی در برخی موارد باعث گسست خانوادهها شده است. در این یادداشت، عوامل اصلی این شکاف نسلی و تأثیرات آن بر گسست خانوادهها را بررسی میکنیم.
۱. تکنولوژی و ارتباطات:
با پیشرفت فناوری و افزایش استفاده از ابزارهای دیجیتال، نسلهای جدید دسترسی بیشتری به اطلاعات و ارتباطات دارند. این تکنولوژیها به آنها امکان میدهند تا با سرعت بیشتری در مورد مسائل جدید آگاه شوند و در تعامل با دیگران شرکت کنند. این تفاوت از لحاظ تجربه و تفکر، میان نسلها شکافی ایجاد کرده است. مثلاً افراد مسنتر اغلب توانایی استفاده از فناوریهای پیشرفته را ندارند و درک کاملی از اهمیت و جزئیات آنها ندارند. این مسئله میتواند باعث کاهش ارتباطات و درک مشترک بین نسلها شود و در نتیجه به گسست خانوادهها منجر شود.
۲. . تغییر در ارزشها و نگرشها: تکامل اجتماعی و فرهنگی در طول زمان، به وجود تغییراتی در ارزشها و نگرشهای افراد منجر شده است. نسلهای مختلف به علت تجربهها، زمینههای فرهنگی و اجتماعی متفاوت، دیدگاهها و اولویتهای متفاوتی را در برابر مسائل و موضوعات به خود اختصاص میدهند. این اختلافات میتواند در روابط خانوادگی تعارضاتی را به وجود آورده و به گسست خانوادهها منجر شود.
به عنوان مثال، نسلهای قدیمیتر به علت تجربههای زندگی و محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، ارزشها و اصول متفاوتی را در مورد مسائلی مانند ازدواج، تربیت فرزندان، نقش جنسیتی و مسئولیتپذیری خانوادگی دارند. از طرف دیگر، نسلهای جدیدتر با دسترسی به اطلاعات بیشتر و تغییرات اجتماعی، ممکن است به تفکرات و نگرشهایی پیچیدهتر و پیشرفتهتر دست یابند که با ارزشها و اصول سنتی قدیمی تضاد داشته باشند.
این تغییرات در ارزشها و نگرشها میتواند به تعارض در مسیرها و انتظارات خانوادگی منجر شود. اختلافات نسلی در مسائل مثل تعهدات زندگی مشترک، تعاملات و ارتباطات خانوادگی، برنامهریزی آینده، توزیع نقشها و مسئولیتها و حتی انتخاب حرفه وراههای زندگی میان افراد نسلهای مختلف متفاوت است. این تفاوتها ممکن است باعث بروز تنشها، عدم درک متقابل و نارضایتی در خانوادهها شود. به طور مثال، نسلهای قدیمیتر ممکن است انتظار داشته باشند که فرزندان آنها به عنوان بخشی از تعهدات خانوادگی خود، در کنار آنها زندگی کنند و به مراقبت از والدین خود بپردازند. اما نسلهای جدیدتر ممکن است بیشتر به استقلال و خودخواهی تمایل داشته باشند و بخواهند زندگی مستقلی را آغاز کنند. این میتواند باعث نارضایتی و تعارض در خانواده شود.
علاوه بر این، نسلهای مختلف نگرشهای متفاوتی نسبت به تعاملات خانوادگی و ارتباطات درون خانوادگی دارند. نسلهای قدیمیتر به تعاملات صمیمی تر در خانواده اهمیت میدهند و به عنوان محور اصلی روابط خانوادگی را میدانند. اما نسلهای جدیدتر ممکن است به سبک زندگی سریعتر و زمان کمتری برای تعاملات خانوادگی تمایل ...