یادداشت | علی کرمی، خبرنگار و فعال حوزه رسانه :
مذاکره: شمشیری دو لبه
در جهانی که روابط بینالملل بر قدرت و منافع استوار است، مذاکره ابزاری برای پیشبرد اهداف ملی و کاهش تنشهاست. ایران، بهعنوان کشوری با موقعیت استراتژیک و تاریخ طولانی استقلالطلبی، نمیتواند و نباید از گفتمان و دیپلماسی دوری کند. تجربه تاریخی نشان میدهد که انزوای کامل و درگیری با تمام دنیا، هزینههای سنگینی به دنبال دارد. بااینحال، کیفیت و زمانبندی مذاکره تعیینکننده موفقیت یا شکست آن است. مذاکره از موضع قدرت، میتواند منافع ملی را تضمین کند، اما مذاکره از سر ضعف، به معنای تسلیم در برابر فشارهای خارجی است.
مخاطرات مذاکره نسنجیده
مذاکرهای که از سر استیصال یا در زمان نامناسب انجام شود، میتواند به فاجعه منجر گردد. تاریخ معاصر ایران پر از نمونههایی است که نشان میدهد امتیازدهی یکجانبه، نهتنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه دشمن را جسورتر میسازد. برای مثال، در برخی مقاطع تاریخی، توافقات شتابزده با قدرتهای خارجی، استقلال ایران را تضعیف کرد و اعتماد عمومی را خدشهدار ساخت. مذاکرهای که بدون پشتوانه قدرت داخلی (چه نظامی، چه اقتصادی و چه اجتماعی) انجام شود، به طرف مقابل سیگنال ضعف میفرستد و زمینه را برای زیادهخواهی فراهم میکند.
اهمیت زمانبندی و موضع قدرت
زمانبندی در مذاکره حیاتی است. مذاکره در زمانی که دشمن احساس برتری میکند یا ایران تحت فشارهای سنگین اقتصادی و سیاسی است، به نتایج مطلوب منجر نمیشود. در مقابل، مذاکره از موضع قدرت، مانند آنچه در مقاطعی از مذاکرات هستهای دیده شد، میتواند دستاوردهایی چون به رسمیت شناختن حقوق ایران را به همراه داشته باشد. این قدرت، تنها در تسلیحات یا اقتصاد خلاصه نمیشود، بلکه در انسجام ملی، حمایت مردمی و دیپلماسی هوشمندانه ریشه دارد. برای مثال، مقاومت ایران در برابر تحریمها و پیشرفت در فناوری هستهای، اهرمی برای مذاکرات موفقتر فراهم کرد.
ابعاد اجتماعی و سیاسی
مذاکره نسنجیده میتواند پیامدهای داخلی نیز داشته باشد. اگر مردم احساس کنند که مذاکرات به منافع ملی آسیب زده یا از سر ضعف بوده، اعتماد به حاکمیت کاهش مییابد. این موضوع میتواند انسجام ملی را تضعیف کند، که خود بزرگترین سرمایه ایران در برابر تهدیدات خارجی است. از سوی دیگر، مذاکرهای شفاف و از موضع قدرت، حس غرور ملی را تقویت میکند و حمایت عمومی را به دنبال دارد.
چالشها و راهکارها
ایران با چالشهایی چون فشارهای اقتصادی، تبلیغات منفی و اختلافات داخلی مواجه است که میتوانند مذاکرات را به سمت ضعف سوق دهند. برای غلبه بر این موانع، چند راهکار ضروری است:
– تقویت اقتصاد داخلی: کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و افزایش تابآوری اقتصادی، موضع ایران را در مذاکرات تقویت میکند.
– دیپلماسی فعال و چندجانبه: گسترش روابط با کشورهای غیرغربی مانند چین و روسیه، اهرمهای مذاکراتی ایران را افزایش میدهد.
– شفافیت با مردم: اطلاعرسانی دقیق درباره اهداف و نتایج مذاکرات، اعتماد عمومی را حفظ میکند.
– زمانبندی هوشمندانه: انتخاب لحظه مناسب برای مذاکره، زمانی که ایران دست برتر را دارد، از فاجعه جلوگیری میکند.
سخن پایانی
مذاکره، مانند شمشیری دو لبه، میتواند ابزاری برای عزت یا عاملی برای فاجعه باشد. ایران، با تکیه بر تاریخ مقاومت و انسجام ملی، باید از گفتمان دوری نکند، اما کیفیت و زمانبندی مذاکره تعیینکننده سرنوشت آن است. مذاکره از سر قدرت، عزت ایران را حفظ میکند، اما تسلیم در برابر فشارها، فاجعهای جبرانناپذیر به بار خواهد آورد. آینده ایران در گرو دیپلماسی هوشمندانه و عزتمندانه است.
انتهای پیام/





ثبت دیدگاه