- یکشنبه 26 اردیبهشت 1400 - 17:59
- کد خبر : 1222
- پیشخوان » یادداشت ها

هرجور کلاهمان را قاضی کنیم عمر دو دولت متوالی زمان کوتاهی برای تحقق لااقل بخشی از وعدهها نیست، مردم ما حالا خیلی چیزها را میدانند و هیچ کس نمیخواهد دوباره بازی بخورد.
سلمان محمدی فعال رسانه ای؛ این روزها بحث داغ اخبار و رسانههای داخلی و خارجی موضوع انتخابات ریاست جمهوری است. انتخابات محل اثر افکار و آرای مردم بر بدنهی اجرایی کشور است. هر انتخابات برای ملتها مثل جان تازه و شروعی دوباره برای ساختن مملکت است که البته موضوع انتخابات در کشور ما به سبب در آمیختن آن با الزامات دینی و معنوی از تجلی والایی برخوردار است.
اصل مطلب در مسئله انتخابات ایجاد حماسهی سیاسی است. حضور مردم در پای صندوقهای رای و انتخاب سبک مدیریت اجرایی کشور نِمود عینی از مردمسالاری و دموکراسی واقعی است.
با گذشت زمان و ارتقا خرد جمعی مردم در تشخیص درست در انتخاب برای رقم زدن آیندهای بهتر باعث شده که راهکارهای منحرف کردن افکار و عقاید پیچیدهتر و درک سره از ناسره دشوارتر شود.
حالا که ۸ سالِ دولت تدبیر و امید روزهای پایانی خود را به سر میبرد کمتر کسی از مردم ایران کارنامهی قابل قبولی را برای دولت حسن روحانی متصور است. کوچک شدن سفرهی مردم، مشکل جدی معیشت، آب رفتن سرمایهی چهل میلیون ایرانی در بازار سرمایه، افزایش نزدیک به ده برابری قیمت دلار، نجومی شدن قیمت خوردوهای داخلی، رشد ۷۰۰ درصدی قیمت مسکن، تورم افسار گسیخته این ولد ناخلف خلق پول بیپشتوانه، انواع صفهای مرغ و تخم مرغ و گوشت و روغن و کره و … همه و همه اثرات بسیار زیانباری در زندگی مردم داشت که اصلا قابل اغماض و گذشت نیست. از طرفی این بیعرضگیهای مدیریتی امید و اعتماد چندین و چند سالهی مردم را به سبک مدیریت کشور خدشهدار کرد که در گذر سالها با خونهای پاک بهترینِ مردمان این سرزمین کسب شده بود و حالا سالها تلاش میخواهد تا این نخل شاخ و برگ سوخته ترمیم شود.
دولتی که این روزها به دولت وعدهها معروف است دوباره دارد کلاغ رنگ میکند که جای قناری به خلق الله بیندازند. امروز جناب آقای جهانگیری با همهی حواشیهای دوروبرش نامزد ریاست جمهوری شده و باز هم وعدههایی از جنس تَکرار میدهد. راستی مردم یادتان میآید جهانگیری ما را از چه چیزهایی برحذر میداشت: یادتان میآید لحظهی نرخ دلار تغییر میکرد، لحظهای قیمت کالاها تغییر میکرد، سرمایهگذار جرات سرمایهگذاری ندارد… و میگفت: ما شما را از درآمد سرشار تامین میکنیم، ما قطار اقتصاد را راه انداختیم که البته سرعتش کمه ولی بیشتر میشود، نباید همه چیز را گردن تحریمها بیاندازیم….
راستی مردم یادتان میآید ؟
اما اظهارات امروز آقای جهانگیری مرا به فکر برد که چرا بعد از ۸ سال روی کار بودن، باز هم انتظار دارد باور کنیم که کاری را که ۸ سال است نکرده در ۴ سال بعدی انجام میدهد؟
هرجور کلاهمان را قاضی کنیم عمر دو دولت متوالی زمان کوتاهی برای تحقق لااقل بخشی از وعدهها نیست، مردم ما حالا خیلی چیزها را میدانند و هیچ کس نمیخواهد دوباره بازی بخورد.
واقعا مردم را چه فرض کرده اید!
البته وقتی جهانگیری بغض کرد و گریست آیه را خواندم، گریه های ۱۳۸۰ خاتمی و گریههای ۱۴۰۰ جهانگیری!
چیزی برایتان آشنا نیست؟
نظرات