نفوذ، چیزی که از روز اول بود!
سلمان محمدی فعال رسانه ای؛ گذر زمان موجب بروز تغییر در اکثر فعالیتها میشود که جاسوسی هم از این قاعده مستثنی نیست. پیشتر برای نفوذ و جاسوسی شخص نفوذی با زدن ماسک گفتاری و رفتاری مناسب، برای خود در جامعه هدف جا باز کرده و اطلاعات مبدا را به مقصد مبادله میکند. اما با گذر زمان نحوهی جاسوسی و نفوذ بسیار پیچیدهتر و کشف آن به مراتب مشکلتر شده است.
وقتی خبر وجود یک فرد جاسوس در تیم مذاکره کنندهی هستهای ایران برای اولین بار منتشر شد شک عجیبی به جامعه وارد شد و ذهنها به سال ۸۶ رفت زمانی که خبر جاسوسی سید حسین موسویان در تیم مذاکره کننده هستهای ایران به رهبری جناب آقای روحانی رییس جمهور کنونی ایران منتشر شد.
بهانهی این نگاشته مربوط به عبدالرسول دری اصفهانی است که آقای ظریف در فایل صوتی لو رفته خود اظهار میکند که جز خوبی و خیر از ایشان ندیده است.
دری اصفهانی تحصیل کرده رشتهی حسابداری در انگلستان و استاد دانشگاه در دانشکده صنعت نفت قبل از انقلاب و شریک شرکت تجاری کوپرز است.
یکی از ملزومات مذاکره آمریکا و انگلیس با کشورهای دیگر قرار دادن جاسوس در تیم مذاکره کننده مقابل جهت اطلاع از اقدامات و تصمیمات آنهاست.
اولین تجربهی ایران در مذاکرات به قرارداد الجزایر در سال ۶۰ به سرپرستی آقای بهزاد نبوی برمیگردد که نهایتا ایران کاملا یکطرفه همهی گروگانهای آمریکا را آزاد کرد و طرف آمریکایی هیچ یک از تعهدات خود را اجرا نکرد. اگر نگاهی به افراد موثر در تیم تصمیمگیر ایرانی بیندازیم به نام دری اصفهانی میرسیم که معاون حقوقی تیم مذاکره کننده است.
جالب است بدانید در همان سال دری تابعیت کانادا را می گیرد و به همراه خانواده به کانادا مهاجرت میکند. از جمله سمتهای دری معاون اداری مالی وزیر کار در اوایل دههی ۶۰ و بعد از آن از سالهای ۶۹ تا ۸۵ مشاور وزارت دفاع میشود. از جمله وظایف مهم دری برگرداندن داراییهای ایران در انگلیس و در پروندههای ب۱، ب۶۱ مربوط به طلبهای ایران از آمریکا بوده که با نقش آفرینی او در هیچ کدام از این پرونده یک دلار عاید ایران نمیشود و در سال ۸۶ از وزارت دفاع اخراج میشود.
از دیگر کارهای دری همکاری با شرکت هندوجا است که عامل اصلی برگشت شرکتهای بد نام نفتی توتال، بریتیش پترولیوم و شِل به ایران است که بزرگترین فسادهای نفتی ایران را رقم زدند.
دری در ایران و خارج از ایران پستهای زیادی داشته و شاید از مهمترین آن ها همکاری تنگاتنگ و وسیع با شرکت pwc باشد به گونه ای که او را به نمایندهی این شرکت در ایران بدل میکند.
پی دبلیو سی یک شرکت حسابرسی مالی بزرگ است که در اکثر کشورهای دنیا نمایندگی دارد و اعضا ارشد آن عموما افراد اطلاعاتی دولتهای مختلف است که از میان آن می توان به رییس سابق MI6 اشاره کرد.
جالب است بدانید آمریکا بررسی صحت پیادهسازی FATF در ایران را به PWC واگذار کرده بود که نماینده آن در ایران کسی نیست جز دری اصفهانی و مهمترین اتهام دری ارتباط پیچیده او در پوشش مشاور با شرکت PWC است. جالبتر آن است که بدانید این شرکت حساب و کتاب دربار شاه ایران را انجام میداده و بعد از انقلاب با منافقین همراه شده است و حتی رد پای این شرکت در قرارداد کرسنت هم دیده میشود.
از سال ۹۴ که مذاکرات از سر گرفته میشود دکتر انصاری که مسئول بخش اقتصادی تیم مذاکره کنندهی ایران است در خصوص تحریمهای بانکی و اقتصادی زیادهخواهیهای آمریکاییها را مانع شده و کوتاه نمیآید و همین امر باعث میشود که از تیم کنار گذاشته شود و دری اصفهانی از طرف نهاد ریاست جمهوری جایگزین او شود و در کمتر از یک ماه تفاهمنامه برجام بسته میشود.
دو سوال مهم اینجا مطرح میشود اول اینکه چرا برای آقای دری اصفهانی با این عقبه از حفاظت اطلاعات وزارت دفاع استعلام گرفته نمیشود و چرا باید یک دو تابعیتی مسئول این بخش مهم از مذاکرات شود؟
جالب است بدانید که طرف آمریکایی اجرای برجام را منوط به حضور pwc میکند و دری به ازای ۵ روز کار در ماه برای این شرکت ماهیانه ۳۰ میلیون تومان حقوق میگیرد کسی که در شهریور ۹۴ مشاور ارشد pwc شده است.
درست است که امضای دری اصفهانی پای هیچ قراردادی نیست و هیچ فیلمی از جاسوسی او موجود نیست اما این حجم از ارتباط پیچیده و عمیق و پاداش کلان ۱۴ میلیارد تومانی همه و همه نشان از یک شبکهی پیچیده از برنامههای تودرتو است تا مشاوری نا امین مشاورهای غلط برای تصمیمی اشتباه بدهد مثلا: برای رفع تحریم ها باید عضو FATF شویم .
در آخر دری اصفهانی به ۵ سال حبس محکوم شد و آقای ظریف او را فردی خدمتگزار میدانست و غیر از خوبی از او چیزی ندیده بود، واقعا تعریف خوبی از نظر آقای ظریف همان تعریف است که در نظر من و شماست؟