- جمعه 1 بهمن 1400 - 16:05
- کد خبر : 30347
- پیشخوان
محمدآقای کاسبی؛ سرور من؛ سرور و سالار بچه محلهای من در خیابون بوعلی که خیابون های نیاکان و جنگل رو قطع می کرد؛ باش و سروری کن تو رو به علی. چشم من و امثال من در این سرما و ظلمات زمستون که کسی به کسی نیست، به منظم شدن تپش های قلب مهربان و […]
محمدآقای کاسبی؛ سرور من؛ سرور و سالار بچه محلهای من در خیابون بوعلی که خیابون های نیاکان و جنگل رو قطع می کرد؛ باش و سروری کن تو رو به علی. چشم من و امثال من در این سرما و ظلمات زمستون که کسی به کسی نیست، به منظم شدن تپش های قلب مهربان و گرم توست.محمدآقای کاسبی؛ سرور من؛ سرور و سالار بچه محلهای من در خیابون بوعلی که خیابون های نیاکان و جنگل رو قطع می کرد؛ باش و سروری کن تو رو به علی. چشم من و امثال من در این سرما و ظلمات زمستون که کسی به کسی نیست، به منظم شدن تپش های قلب مهربان و گرم توست.
نظرات